سفارش تبلیغ
صبا ویژن
قالب وبلاگ
پتی آباد سینمای ایران
 
لینک دوستان

ملا قلی پور عمو رسول

 17شهریور ماه سال 1388 خورشیدی مصادف است با پنجاه‌ و پنجمین سالروز تولد رسول ملاقلی‌پور کسی که جنگ و حوادث آن را آنچنان که بود نشان داد  امروز از رفتن رسول ملاقلی پور نمی گوییم بلکه با او بودن را مرور می کنیم ...  

 

رسول ملّاقلی‌پور (^ - ?? شهریور ????^ - ?? اسفند ????) کارگردان ایرانی بود. ملاقلی‌پور از کارگردانان سینمای جنگ و اجتماعی ایران بود و توانست با فیلم پرواز در شب سیمرغ بلورین بهترین فیلم را از جشنواره فیلم فجر دریافت کند.

 

 

در سال 1334 در منطقه عباسی تهران متولد شد و به خاطر فقر مالی خانواده موفق به ادامه تحصیلات متوسط نشد . در سنین نوجوانی عکاسی را به صورت آماتوری شروع کرد و با شروع دفاع مقدس، به صورت حرفه‌ای به ادامه آن پرداخت و پس از آن به ساخت فیلم‌ مستند از عملیات‌ مختلف دفاع مقدس پرداخت و فیلم کوتاه شاه کوچک را با دوربین ?? میلی متری ساخت که موفق به دریافت جایزه بهترین فیلم از جشنواره وحدت شد. او نخستین فیلم بلند خود را در سال ???? با نام نینوا با دوربین ?? میلی متری ساخت و به این ترتیب به سینمای حرفه‌ای راه یافت. با ساخت پرواز در شب (????) جایزه بهترین فیلم را از جشنواره پنجم فیلم فجر بدست آورد. با افق قدرت کارگردانی خود را به رخ همگان کشید و با ساخت مجنون و خسوف همگام با شرایط روز حرکت کرد. اما با فیلم پناهنده نزد منتقدان به محبوبیت رسید و در سال ???? یکی از بهترین فیلم‌هایش را ساخت: سفر به چزابه شکست سفر به چزابه در اکران عمومی و توقیف نجات یافتگان، ملاقلی پور را واداشت تا برای جبران ضرر، بدترین فیلم کارنامه اش را رقم بزند: کمکم کن. و برای اثبات توانایی‌هایش یک سال بعد هیوا را ساخت که در جشنواره هفدهم فیلم فجر جایزه بهترین کارگردانی و بهترین فیلم را علاوه بر جوایز دیگر نصیب خود کرد. اما در سال ???? ملاقلی‌پور فیلم سه اپیزودی نسل سوخته را ساخت و خیلی چیزها را ثابت کرد. نسل سوخته شاهکار ملاقلی‌پور است. قارچ سمی که در سال ???? ساخته شد، تمام ضعف‌های کمکم کن و تمام قوت‌های نسل سوخته را یکجا با خود داشت. یک فیلم خوش ساخت با شخصیت‌ها و نگاهی آشفته و روان‌پریش.میم مثل مادر ملاقلی‌پور که با استقبال عمومی مواجه شده بود یکی از آخرین فیلم‌های او بود.

 

Image

 

 

تولد روی خاکریز

«نینوا» اولین تجربه ملاقلی‌پور در حیطه فیلم بلند بود. او پس از تجربه‌هایی چون «شاه کوچک»، «فتح‌المبین» و «سقای تشنه‌لب» در وادی فیلم کوتاه، با «نینوا» وارد عرصه فیلم بلند شد و در 85 دقیقه داستان رزمنده نوجوانی را که مأمور شده است مجروحی را به پشت جبهه برساند با دوربین 16میلی‌متری به تصویر کشید. در هنگامه و غوغای فیلم‌های شعاری و ایدئولوژی‌زده اوایل دهه 60 صمیمت و معصومیت «نینوا» ویژگی گران‌بهایی بود که یک کارگردان صفرکیلومتر و جوان از خود بروز داده بود. «بلمی به سوی ساحل» جدی‌ترین تلاش ملاقلی‌پور برای ورود به سینمای حرفه‌ای است. ساختار حرفه‌ای و منسجم‌تر این فیلم نسبت به «نینوا»، تولد یک استعداد ویژه در عرصه سینمای دفاع مقدس را نوید می‌داد.

 

«بلمی به سوی ساحل» اندکی پس از آزادسازی خرمشهر مقابل دوربین رفت و خرمشهر به عنوان لوکیشن اصلی این فیلم، آن را به یک یادگاری تصویری ویژه از خرمشهر اشغال شده تبدیل کرد. ملاقلی‌پور با فیلم بعدی خود بیش از پیش بر سر زبان‌ها افتاد. «پرواز در شب»، سومین فیلم بلند ملاقلی‌پور در پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر جایزه بهترین فیلم جشنواره را به خود اختصاص داد و نام کارگردانش را وارد فهرست سینماگران ارزشی و شایسته تقدیر کرد. «پرواز در شب» را شاید بتوان یکی از شعارزده‌ترین فیلم‌های تاریخ سینمای دفاع مقدس به حساب آورد.

 

رزمنده‌های از جان‌گذشته و فرشته‌گون، عراقی‌های ددمنش گرگ صفت، به همراه تلنباری از ایثار و گذشت و فداکاری که در جبهه خودی نمود داشت، این فیلم را به یکی از ضعیف‌ترین آثار کارنامه ملاقلی‌پور بدل ساخت. اهدای جایزه بهترین فیلم به «پرواز درشب» با وجود حضور فیلم‌هایی چون «ناخدا خورشید» و «اجاره‌نشین‌ها» در جشنواره حساسیت روی ضعف‌های سومین فیلم بلند ملاقلی‌پور را بیشتر کرد. پس از «پرواز در شب» ملاقلی‌پور بیش از گذشته در معرض پذیرش انگ کارگردان حکومتی و سفارشی‌ساز قرار گرفت و ساخت فیلم پرخرج و البته پرفروش «افق» در دامن زدن به این تفکر تأثیری بسزا داشت. در «افق» نیز همچون «پرواز در شب» وجه حماسی، قهرمان‌پروری و سردادن شعارهای دهان پرکن ایدئولوژیک بر وجوه دیگر غلبه داشت و دیگر حتی خوش‌بین‌های سینما هم در ارتباط بین ملاقلی‌پور و اصحاب قدرت تشکیک نمی‌کردند. اما ملاقلی‌پور بعد از «افق» اولین گردش‌ از سری گردش‌های معروف خود را انجام داد و به نوعی وارد فاز دوم دوران فیلمسازی خود شد.

 

از خاکریز به شهر

ملا‌قلی‌پور پس از افق از جبهه‌ها به شهر آمد و تصمیم گرفت زندگی شهری را در فیلم‌هایش تجربه کند. این دوره جدید با ساخت سه فیلم کلید خود و به پایان رسید. «مجنون» اولین فیلم از این سری بود و البته هنوز ته مایه‌هایی از حادثه‌پردازی‌های فیلم‌های جنگی در آن به چشم می‌خورد. «مجنون» اکشنی شهری بود که دغدغه‌های اجتماعی ملاقلی‌پور را به نمایش می‌گذاشت. دومین گام ملاقلی‌پور در این وادی با «خسوف» رقم خورد. «خسوف» یکی از عجیب و غریب‌ترین آثار کارنامه ملاقلی‌پور است. این فیلم را می‌توان درگاه و ورودی ملاقلی‌پور به مرز عصبیت و بحرانی خواند که در اکثر فیلم‌های متأخرش دیده می‌شد. «خسوف» زمانی ساخته شد که سینمای ایران ساخت فیلم‌های ملودرام را در دستور کار خود قرار داده و تأثیر شعارهای دوران سازندگی مبنی بر آرامش در همه سطوح به فیلم‌ها نیز سرایت کرده بود اما ملاقلی‌پور با «خسوف» نشان داد که اعتقادی به تأثیرپذیری سینما از شرایط روز جامعه ندارد و همچنان سینما را به تنهایی عنصری تأثیرگذار و پیشرو می‌داند.

 

فیلم بعدی ملاقلی‌پور یعنی «پناهنده» یک اکشن شهری با ته‌مزه تعقیب و گریز بود که البته نیم‌نگاهی هم به گیشه داشت. در این فیلم کارگردان با خلق شخصیتی نسبتاً مخوف به نام «زاپاتا» تقابل خیر و شر را در داستان زن و شوهری بریده از گذشته و در جست‌وجوی رستگاری به تصویر کشید. پس از «پناهنده» ملاقلی‌پور وارد سومین دوره فیلم‌سازی خود شد و گردشی دیگر را رقم زد.

 

خاکریزهای شهری

نگاه انتقادی به دورانِ پس از جنگ و یادآوری ارزش‌هایی که جامعه برای آن‌ها قیمت هنگفتی را پرداخت کرده بود در این دوره به دغدغه جناب کارگردان تبدیل شده بود. «سفر به چزابه» و «نجات‌یافتگان» فیلم‌هایی هستند که ملاقلی‌پور در این دوره می‌سازد و اتفاقاً به خاطر ساخت آن‌ها از سوی برخی نهادها سرزنش می‌شود. او در این مرحله تصمیم به بازگویی برخی از زوایا و ناگفته‌های هشت سال دفاع مقدس گرفته است و این به مذاق بعضی‌ها خوش نمی‌آید. «نجات‌یافتگان» توقیف و «سفر به چزابه» در اکران نابود می‌شود. ملاقلی‌پور در این برهه قصد داشت تعریفی جدید از جنگ و واقعیت‌های آن برای مخاطب خود تصویر کند اما خیلی زود فهمید حریف قهرمانان غیر زمینی «پرواز در شب» و «افق» نبوده و این نگاه جدید را حداقل در رده‌های مدیریتی سینما کسی خریدار نیست.

 

«کمکم کن» بی‌هیچ شکی ضعیف‌ترین فیلم کارنامه رسول ملاقلی‌پور است. فیلمی که حتی کارگردانش هم بر بد بودن آن اذعان دارد. اما ملاقلی‌پور هیچگاه از ساخت «کمکم کن» ابراز پشیمانی نکرد زیرا توانست با فروش آن بخش اعظمی از بدهی‌های «سفر به چزابه» و «نجات‌یافتگان» را بدهد و نجات پیدا کند. «هیوا» هفت سیمرغ بلورین برای ملاقلی‌پور به ارمغان آورد اما این‌بار به مانند جایزه «پرواز در شب» کسی نپرسیدچرا؟ ملاقلی‌پور این‌بار نیز به سراغ جبهه و جنگ و خاکریز رفت اما پی‌رنگ داستان خود را عشق گرفت تا اندکی از زهر هجرانی که خانواده شهدا و مفقودان جنگ با آن دست به گریبانند کاسته باشد. ملاقلی‌پور در «هیوا» پلی از امروز تا گذشته بست و تعریف جاودانگی شهدا را عینیت بخشید. «نسل سوخته» به نوعی حاصل مکاشفات ملاقلی‌پور از جریان‌های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه پس از دوم خرداد است. نگاه بدبینانه، عصبی و فارغ از هر گونه دلگرمی ملاقلی‌پور در این فیلم، «نسل سوخته» را به اثری متناقض تبدیل کرد که در آن‌واحد می‌توانست حس همدردی و نفرت مخاطب را بر ‌انگیزد. این نگاه متفاوت در «قارچ سمی» نیز ادامه یافت با این تفاوت که وجه سیاسی نگاه کارگردان در این فیلم بیشتر نمود داشت و اشاره‌های ملاقلی‌پور به حاکمان زر و زور مستقیم‌تر شده بود.

 

«مزرعه پدری» به نوعی بازگشت ملاقلی‌پور به «هیوا» بود. با این تفاوت که در این فیلم جای زن و مرد با هم عوض شده بود و این بار زن فیلم «هیوا» در قالب مردی از تبار جنگ به همراه یاد و خاطره عشق شهید خود پا در خاکریزهای خاطره می‌گذاشت و خیال‌های گذشته را زنده می‌کرد. و دست آخر «میم مثل مادر» ادای دین آقای کارگردان بود به شهدای زنده شهرستان سردشت. انسان‌های بی‌گناهی که بی‌خبر از همه جا یک روز مورد حمله شیمیایی ارتش عراق قرار گرفتند و تا همین امروز تاوان آن ددمنشی را پس می‌دهند. ملاقلی‌پور نمودی از رنج مردم سردشت را در تن «سپیده» قهرمان فیلم «میم مثل مادر» به نمایش گذاشت و عشق به وطن را در نمادی چون مادر به تصویر کشید.

 

رسول ملاقلی‌پور در 15 اسفند ماه سال 1385 خورشیدی روی در نقاب خاک کشید. سول ملاقلی پور که تا آخرین لحظات عمر خود تعهدش را به جنگ و فیلمسازی و کار در این زمینه انجام می‌داد عاقبت در راه همین تعهد جان باخت. وی که به عراق برای دیدن لوکیشن فیلم بعدی خود که آن هم به مقوله? جنگ می‌پرداخت رفته بود، در ?? اسفند ???? بر اثر سکته? قلبی جان باخت و آخرین ساخته? خود را نیمه تمام گذاشت. اون جان به جان آفرین تسلیم گفت، اما یاد و خاطره? اوست که در ذهن سینمایی‌ها و غیر آن می‌ماند. اگر امروز در میان ما بود 55 ساله بود. او در یکی از آخرین گفت‌وگوهای رسانه‌ای خود با اشاره به ورود نسل جدیدی از جوانان جویای نام به سینما گفته بود: «از نسل ما گذشته است که نگاهی دیگر و متفاوت به جنگ ارائه کنیم که از جنس نگاه نسل امروز باشد. نسل ما قدرت ریسک و توانایی ریسک را از دست داده‌ است، ولی اگر یک فرد جوان یک سینماگر جوان با استعداد پیدا شود، می‌تواند با خلاقیت‌هایی که دارد از ادبیات جنگ به بهترین شکل استفاده کند.»

 

Image
 

 

 

فیلم‌شناسی

 

    * میم مثل مادر (????)

    * رویای جوانی (????)

    * مزرعه پدری (????)

    * قارچ سمی (????)

    * سفر به فردا (????)

    * نسل سوخته (????)

    * هیوا (????)

    * کمکم کن (????)

    * تا آخرین نفس (????)

    * سفر به چزابه (????)

    * دشت ارغوانی (????)

    * پناهنده (????)

    * خسوف (????)

    * راز خنجر (????)

    * لبه تیغ (????)

    * مرغابی وحشی (????)

    * مجنون (????)

    * پاتال و آرزوهای کوچک (????)

    * افق (????)

    * پرواز در شب (????)

    * بلمی به سوی ساحل (????)

    * نینوا (????)

جوایز

 

    * کاندید سیمرغ بلورین بهترین فیلم (قارچ سمی)

 

دوره ?? جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) - سال ????

 

    * کاندید سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی (سفر به چزابه)

 

دوره ?? جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) - سال ????

 

  

    * برنده سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی (هیوا)

 

دوره ?? جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) - سال ????

 

    * کاندید سیمرغ بلورین بهترین فیلم اول و دوم (افق)

 

دوره ? جشنواره فیلم فجر (فیلم‌های اول و دوم) - سال ????

 

    * کاندید تندیس زرین فیلم منتخب انجمن نویسندگان و منتقدان (قارچ سمی)

 

دوره ? جشن خانه سینما (مسابقه) - سال ????

 

    * برنده لوح زرین بهترین فیلم (پرواز در شب)

 

دوره ? جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) - سال ????

 

  

    * کاندید لوح زرین بهترین فیلم سال (قارچ سمی)

 

دوره ? منتخب سایت ایران اکتور (بهترین‌های سال) - سال ????

 

     * برنده لوح زرین بهترین فیلم سال (نسل سوخته)

 

دوره ? منتخب سایت ایران اکتور (بهترین‌های سال) - سال ????

 

   * سومین فیلم سال (پناهنده)

 

دوره ? منتخب نویسندگان و منتقدان (بهترین‌های سال) - سال ????

 

    * سومین فیلم سال (سفر به چزابه)

 

دوره ?? منتخب نویسندگان و منتقدان (بهترین‌های سال) - سال ????

 

    * پنجمین فیلم سال (نسل سوخته)

 

دوره ?? منتخب نویسندگان و منتقدان (بهترین‌های سال) - سال ????

 

    * نهمین فیلم سال (مجنون)

 

دوره ? منتخب نویسندگان و منتقدان (بهترین‌های سال) - سال ????

 

    * دهمین فیلم سال (هیوا)

 

دوره ?? منتخب نویسندگان و منتقدان (بهترین‌های سال) - سال ????

 

    * انتخاب ویژه سال (نسل سوخته)

 

دوره ?? منتخب نویسندگان و منتقدان (بهترین‌های سال) - سال 1379


[ چهارشنبه 88/6/18 ] [ 12:32 عصر ] [ حسین ]
خروس جنگی، چشمک، کیش و مات و اخراجی ها2 همه فیلم هایی هستند موسوم به کمدی. این فیلم ها بودند که بخش زیادی از روزهای نیمه اول سال بر سردر سینماهای ایران قرار گرفتند و اینچنین بود که سالی پر از کمدی را به نیمه رساندیم. ما بودیم، اکبر عبدی، رضا شفیعی جم، جواد رضویان. ما بودیم و هجویاتی به نام کمدی. ما بودیم و شوخی هایی که می گفتیم دلچسب نیست و جواب می شنیدیم از مثنوی مولوی آمده است، ما بودیم و حرف هایی که می گفتند دیالوگ های فیلم «چارچنگولی» است و می شنیدیم و از خجالت قرمز می شدیم و باز باور نمی کردیم. ما بودیم و خنده مردم، اما به نظرمان اینها فیلم کمدی نبودند و دیگران می گفتند فراموش کرده ایم سینما را فروش همین فیلم ها نگه می دارد. ما بودیم و این سوال که چطور شد این طور شد؟ چطور شد ما از اجاره نشین ها رسیدیم به چارچنگولی؟ ما بودیم و این سوال که چطور چشمک بیشتر از خاک آîشنا می فروشد؟، ما بودیم و این سوال که چطور همین فیلم ها با بازیگران مشترک همزمان اکران می شوند و باز هم می فروشند؟ ما بودیم و این سوال که کجا رفت زمانی که فیلم ها حتی از نوع کمدی آن هم فیلم بود، سینما بود، سلیقه هنری در آن بود؟ ما بودیم و این سوال که اکبر عبدی «اجاره نشین ها»، «هنرپیشه» و «نان، عشق، موتور هزار» کجا و این عبدی بی لطف «چشمک» و «کیش و مات» کجا؟ نفهمیدیم «لیلی با من است» کجا و «اخراجی ها2» کجا. به همین خاطر از مرور گذشته به امروز رسیدیم تا شاید علت این تغییر را دریابیم.

مرور پرفروش های تاریخ
اگر به فهرست پرفروش های سینمای ایران از سال 63 که وضع سینما تقریباً جدی شد تا سال 85 نگاهی کنیم چند دوره متفاوت می توانیم ببینیم. در دوره های ابتدایی به دلیل تسلط سینمای ملودرام و جنگی این فیلم ها به تناوب در رتبه اول قرار می گرفتند. در این میان فیلم های کودک نیز جزء مدعیان بودند.

سال 1363، میانگین بهای بلیت هفت تومان

1- سناتور (مهدی صباغ زاده) با بازی فرامرز قریبیان و بیژن امکانیان. فروش؛ 276/539/6 تومان
2- دادشاه (حبیب کاوش) با بازی سعید راد و خسرو شکیبایی. فروش؛ 923/539/5 تومان

سال 1364، میانگین بهای بلیت هشت تومان

1- عقاب ها (ساموئل خاچیکیان) با بازی سعید راد و جمشید هاشم پور. فروش؛ 419/666/15 تومان
2- شهر موش ها (محمدعلی طالبی) کار عروسکی، فروش؛ 768/022/1 تومان

سال 1365، میانگین بهای بلیت 10 تومان

1- بایکوت (محسن مخملباف) با بازی مجید مجیدی و زهره سرمدی. فروش؛ 645/123/9 تومان
2- زنگ ها (محمدرضا هنرمند) با بازی محمد کاسبی و رضا چراغی. فروش؛ 124/983/6 تومان

سال 1366، میانگین بهای بلیت 12 تومان

1- اجاره نشین ها (داریوش مهرجویی) با بازی عزت الله انتظامی و اکبر عبدی. فروش؛18/760/240 تومان
2- گذرگاه (شهریار بحرانی) با بازی خسرو شکیبایی و اردلان شجاع کاوه. فروش؛ 890/075/10 تومان

سال 1367، میانگین بهای بلیت 15 تومان

1- کانی مانگا (سیف الله داد) با بازی فرامرز قریبیان و عبدالرضا اکبری. فروش؛ 537/285/110 تومان
2- پرنده کوچک خوشبختی (پوران درخشنده) با بازی امین تارخ و هما روستا. فروش؛ 556/353/10 تومان

سال 1368، میانگین بهای بلیت 20 تومان

1- گلنار (کامبوزیا پرتوی) با بازی غزل بانکی و شهلا ریاحی. فروش؛ 16 میلیون تومان
2- افق (رسول ملاقلی پور) با بازی جهانبخش سلطانی و سیدجواد هاشمی. فروش؛ 000/500/15 تومان

در واقع به دلیل حال و هوای جنگی این گونه فیلم ها به شدت طرفدار داشتند. در آن دوران به دلیل مشخص نبودن مسائل ممیزی جمع زیادی از کارگردانان خوب سینمای ایران و اهالی سینما در حوزه کودک و نوجوان فعالیت می کردند و نتیجه آن ساخت فیلم های کودک و نوجوان موفق است. در ضمن در آن دوران بود که از سینمای کودک نیز حمایت ویژه می شد و آن آرم معروف آفتابگردان یا خورشید خندان بر سردر این سینماها قرار داشت. برای دیدن فیلم ها صف های طولانی می کشیدند که البته دلیلش تا حدی به کمبود سایر سرگرمی ها برمی گشت. دو کانال تلویزیونی و سریال های هفتگی و یک فیلم سینمایی جمعه تنها سهم سرگرمی مردم بود که تلویزیون در آن دوران در اختیارشان قرار می داد. تنها استثنا فیلم «اجاره نشین ها» از داریوش مهرجویی بود. مردم به دلیل فضایی که مهرجویی به درستی ترسیم کرده بود با فیلم کاملاً ارتباط برقرار کردند و فیلم جزء پرفروش ها شد.

پس از پایان جنگ و آمدن اسرا بود که فضایی دیگر بر سینما و فرهنگ حاکم شد. در دورانی که موسوم بود به دوران سازندگی، فرهنگ هم بخشی از زمینه های در حال تغییر بود. مردم فرصت این را یافته بودند که به مسائلی دیگر فکر کنند. این مسائل دیگر می توانست آمدن به سینما بدون دغدغه باشد، یا برای فراموش کردن دغدغه ها. انگار قبل تر مردم کمتر حق خود می دانستند که بخندند و اکنون این امکان فراهم شده بود که نتیجه اش حضور و توجه به فیلم های کمدی بود به طوری که در سال های بعد بیشتر این فیلم های کمدی بودند که می فروختند؛ فیلم هایی برگرفته از طنز اجتماعی. هر کدام از فیلم ها بیانگر مشکل و معضلی بودند.

سال 1369، میانگین بهای بلیت 25 تومان

1- دزد عروسک ها (محمدرضا هنرمند) با بازی اکبر عبدی و آزیتا حاجیان. فروش؛ 24 میلیون تومان
2- خواستگاری (مهدی فخیم زاده) با بازی هادی اسلامی و ثریا قاسمی. فروش؛ 000/105/22 تومان

سال 1370، میانگین بهای بلیت 30 تومان

1- عروس (بهروز افخمی) با بازی ابوالفضل پورعرب و نیکی کریمی. فروش؛ 38 میلیون تومان
2- سفر جادویی (ابوالحسن داوودی) با بازی اکبر عبدی و آزیتا حاجیان. فروش؛ 28 میلیون تومان

سال 1371، میانگین بهای بلیت 35 تومان

1- دیگه چه خبر (تهمینه میلانی) با بازی ماهایا پطروسیان و دانیال حکیمی. فروش؛ 30 میلیون و 500 هزار تومان
2- دو نیمه سیب (کیانوش عیاری) با بازی لیلا و مریم مصدقی. فروش؛ 37 میلیون تومان

سال 1372، میانگین بهای بلیت 50 تومان

1- هنرپیشه (محسن مخملباف) با بازی اکبر عبدی و فاطمه معتمدآریا. فروش؛ 000/575/50 تومان
2- افعی (محمدرضا اعلامی) با بازی جمشید هاشم پور و بهاره رهنما. فروش؛ 320/518/49 تومان

سال 1373، میانگین بهای بلیت 60 تومان

1- کلاه قرمزی و پسرخاله (ایرج طهماسب) با بازی ایرج طهماسب و فاطمه معتمدآریا. فروش؛ 500/041/171 تومان
2- همسر (مهدی فخیم زاده) با بازی مهدی هاشمی و فاطمه معتمدآریا. فروش؛ 270/336/71 تومان

نکته جالب پرداختن به مسائل زنان در فیلم های این دوره بود. اما ناگهان تغییری دیگر پیش می آید؛ دو قالب ملودرام و اجتماعی می توانند نظر مردم را به خود جلب کنند.

سال 1374، میانگین بهای بلیت 85 تومان

1- می خواهم زنده بمانم (ایرج قادری) با بازی فرامرز قریبیان و فاطمه گودرزی. فروش؛ 800/660/80 تومان
2- روسری آبی (رخشان بنی اعتماد) با بازی عزت الله انتظامی و فاطمه معتمدآریا. فروش 100/115/633 تومان

به این می گویند انحراف از معیار و البته شاید این به اوضاع اجتماعی آن سال برگردد. نباید فراموش کرد که هر دو این فیلم ها در نوع خود موفق بودند؛ چه در ملودرام و چه در بیان مساله اجتماعی و همین جا بود که پرورش سلیقه ها آغاز می شود.

تعادل
اما از سال بعد انگار نوعی تعادل برقرار می شود. یعنی اگر فیلم جسور «لیلی با من است» می فروشد، فیلم «خواهران غریب » هم می فروشد. این روند ادامه پیدا می کند. یک فیلم کمدی و یک فیلم ملودرام.

سال 1375، میانگین بهای بلیت 125 تومان

1- خواهران غریب (کیومرث پوراحمد) با بازی خسرو شکیبایی و افسانه بایگان. فروش؛ 141 میلیون تومان
2- لیلی با من است (کمال تبریزی) با بازی پرویز پرستویی و محمود عزیزی. فروش؛ 105 میلیون تومان

سال 1376، میانگین بهای بلیت 135 تومان

1- آدم برفی (داود میرباقری) با بازی اکبر عبدی، پرستویی، داریوش ارجمند و شریفی نیا. فروش؛ 125 میلیون تومان
2- لیلا (داریوش مهرجویی) با بازی لیلا حاتمی و علی مصفا. فروش؛ 92 میلیون تومان

سال 1377، میانگین بهای بلیت 265 تومان

1- مرد عوضی (محمدرضا هنرمند) با بازی پرستویی، معتمدآریا و بایگان. فروش؛ 410 میلیون تومان
2- آژانس شیشه یی (ابراهیم حاتمی کیا) با بازی پرستویی و رضا کیانیان. فروش؛ 171 میلیون تومان

سال 1378، میانگین بهای بلیت 300 تومان

1- قرمز (فریدون جیرانی) با بازی فروتن و هدیه تهرانی. فروش؛ 375 میلیون تومان
2- دو زن (تهمینه میلانی) با بازی نیکی کریمی، فروتن و آتیلا پسیانی. فروش؛ 325 میلیون تومان

سال 1379، میانگین بهای بلیت 350 تومان

1- شوکران (بهروز افخمی) با بازی فریبرز عرب نیا و هدیه تهرانی. فروش؛ 383 میلیون تومان
2- عینک دودی (محمدحسین لطیفی) با بازی ایرج طهماسب و فاطمه معتمد آریا. فروش؛ 360 میلیون تومان اما دوره و زمانه عوض شده است. مردم چهار سال اصلاحات را پشت سر گذاشته اند. بسیاری می گویند مردم ایران سیاسی اند؛ و اینچنین می شود که دو فیلم تلخ می فروشند؛ «سگ کشی» تجربه استاد بیضایی پس از 17 سال و «پارتی» جلوه بارز سینمای سیاسی که به مدد دو چهره سینمای ایران توانست مردم را به سینما بیاورد تا حکایت تلخ یک روزنامه نگار در برابر قدرت سیاسیون را تماشا کنند. اینچنین شد که فیلم های سیاسی با وجود انتقاد به نگاه رسمی و آنان که قدرتمندتر از قانون بودند، ساخته شد و پرفروش شد.

سال 1380، میانگین بهای بلیت 450 تومان

1- سگ کشی (بهرام بیضایی) با بازی مژده شمسایی و مجید مظفری. فروش؛ 323 میلیون تومان
2- پارتی (سامان مقدم) با بازی علی مصفا و هدیه تهرانی. فروش؛ 310 میلیون تومان

تغییر ذائقه
معادله درستی بود. مردمی که داشتند جامعه مدنی را تجربه می کردند و روزنامه هایشان مدام توقیف می شد به دنبال تفریح می گشتند. فیلم های کمدی آمد و آمد و آمد.

سال 1381، میانگین بهای بلیت 550 تومان

1- کلاه قرمزی و سروناز (ایرج طهماسب) با بازی ایرج طهماسب، معتمدآریا و جبلی. فروش؛ 542 میلیون تومان
2- نان، عشق، موتور هزار (ابوالحسن داوودی)، با بازی عبدی، بهاره رهنما و سروش صحت. فروش؛ 395 میلیون تومان

سال 1382، میانگین بهای بلیت 650 تومان

1- توکیو بدون توقف (سعید عالم زاده) با بازی مهران مدیری و پانته آ بهرام. فروش؛ 433 میلیون تومان
2- عروس خوش قدم (کاظم راست گفتار) با بازی پطروسیان و پیروزفر. فروش؛ 360 میلیون تومان

فیلم ها آمدند با محتوا، فکر و اندیشه. سینماگران نیز در چهار سال دوم اصلاحات شیوه طنز را برای بیان مشکلات انتخاب کردند تا از تیغ تیز نظارت فرار کنند. در دو سال آخر اصلاحات، تجربه فیلمسازان سینمای جنگ که در عرصه های حساس فیلم ساخته بودند، خوب فروخت و آن تعادل بین کمدی و ملودرام برقرار بود.

سال 1383، میانگین بهای بلیت 700 تومان

1- مارمولک (کمال تبریزی) با بازی پرویز پرستویی. فروش؛ 779 میلیون تومان
2- دوئل (احمدرضا درویش) با بازی پژمان بازغی، کامبیز دیرباز و هدیه تهرانی. فروش؛ 627 میلیون تومان

سال 1384، میانگین بهای بلیت 900 تومان

1- مکس (سامان مقدم) با بازی گوهر خیراندیش. فروش؛ 480 میلیون تومان
2- چهارشنبه سوری (اصغر فرهادی) با بازی هدیه تهرانی. فروش؛ 417 میلیون تومان

و تغییر سیاست ها
بادها می وزند. بادها خبر از تغییر فصل می دهند. در اولین سال دولت نهم محمود احمدی نژاد و وزیر فرهنگش صفارهرندی سیاست های جدیدی را پایه گذاری کردند. فیلم های جدی و صاحب فکر و اجتماعی یا پشت در شوراهای مکرر وزارت ارشاد ماندند یا پشت در سینماها. همه فیلمسازان بزرگ ایران فیلم ساختند و اتفاقاً در ایران هم فیلم ساختند؛ از عباس کیارستمی گرفته تا بهرام بیضایی. برخی هایشان هم به نمایش درآمد اما به چه قیمتی؟ فیلم ساختن و با سختی های بسیار فیلم ساختن، انگار کمترین بها را برای نگاه رسمی دارد. این خود می شود حدیث مکرر و مثنوی هفتاد من کاغذ. ما بسیار شنیدیم فیلمنامه هایی که بارها و بارها اصلاحیه خوردند و سرانجام مجوز گرفتند و فیلم هایی که فیلمنامه مشخصی نداشتند و هر چه بود، سر صحنه شکل می گرفت و این تفاوت از زمین بود تا آسمان. در سال اول این چهار سال تعادل یک ملودرام و یک کمدی ادامه داشت.

سال 1385، میانگین بهای بلیت هزار تومان

1- آتش بس (تهمینه میلانی) با بازی مهناز افشار و محمدرضا گلزار. فروش؛ یک میلیارد و 10 میلیون تومان
2- میم مثل مادر (رسول ملاقلی پور) با بازی گلشیفته فراهانی. فروش؛ 535 میلیون تومان

اما سیاست ها جواب داد. در چهار سال دولت نهم مهرجویی متهم می شد به اینکه فیلم خودش را به صورت قاچاق به بازار فرستاده. باز خدا را شکر که دیوان عالی کشور حق را به او داد. ما در این چهار سال تا دل تان بخواهد فیلم دیدیم که ساخته نشد و روی اکران هم فیلم دیدیم که با کلمه هایی شرم آور در دیالوگ هایش همراه بود. ببینید آش چقدر شور است که در همین تلویزیون که برنامه ویژه سال تحویل آن در دو سه کانال همزمان میزبان کارگردان و بازیگر فیلمی بود که در سریال ماه رمضان، شخصیت مادر به فرزند می گفت؛ «به دیدن فیلم... نروید که حرف های زشت می زنند.»

در این دو سال این فیلم ها فروختند.

1386

1- اخراجی ها (مسعود ده نمکی). فروش؛ یک میلیارد و 300 میلیون تومان
2- توفیق اجباری (محمدحسین لطیفی). فروش؛ یک میلیارد تومان

1387

1 - دایره زنگی (پریسا بخت آور). فروش؛ 128/1 میلیارد تومان
2 - چارچنگولی (سعید سهیلی). فروش؛ 061/1 میلیارد تومان

امسال هم به لطف توانایی اصغر فرهادی و با وجود تمام کارشکنی هایی که برای «درباره الی...» شد باز هم تا همین الان تعادل برقرار است؛ یک فیلم کمدی و یک فیلم ملودرام. البته تعادل نسبی چرا که می دانیم این فقط یک استثنا بود.

اخراجی ها2 (مسعود ده نمکی). فروش؛ بالای هفت میلیارد تومان

«درباره الی...» (اصغر فرهادی). فروش؛ بالای یک میلیارد تومان

برای اثبات این یک استثنا می شود نگاهی به 15 فیلم پرفروش این چهار سال کرد؛ غیر از فیلم های «درباره الی...»، میم مثل مادر، سوپراستار و دعوت بقیه کمدی هستند.(جدول وسط صفحه)

چرای بزرگ
هنگامی که به مجموعه این آمارها نگاه کردیم یک سوال مهم دیگر هم برایمان پیش آمد؛ «چرا دست اندرکاران سینمای ما با ساخت و اکران فیلم تلخ مخالف اند؟» بی تردید جدول های فروش و حافظه دیداری مان از فیلم های روی پرده سینما نشانه هایی واضح هستند. این جداول فروش بیانگر سیاست ها، خواسته ها، حمایت ها و در واقع آینه یی است از سینمای ایران در این مدتی که گذشته است. این آینه برای نشان دادن این بود که کدام فیلم ها از گردونه اکران حذف شدند و کدام فیلم ها امکان حضور پیدا کردند. در این آینه بود که دیدیم به فیلم «خاک آشنا» هشت سینما داده می شود، تیزر تلویزیونی ندارد، در ماه رمضان اکران می شود و باز هم می تواند بفروشد. در این آینه بود که دیدیم فیلم «درباره الی...» از اکران نوروزی حذف می شود و در اوج اتفاقات بعد از انتخابات اکران می شود و باز هم بالای یک میلیارد می فروشد و برای «اخراجی ها2» هر روز در ایام نوروز تلویزیون برنامه دارد و دو گروه سینمایی آن را نشان می دهند و تمام مقررات اکران درباره اش لغو می شود. در این آینه بود که دیدیم بعضی ها راحت می خواهند به سود برسند. خب اشکالی ندارد اما بهای آن چیست؟ حذف سلیقه بصری مردم؟ همان مردمی که بهترین ها را تشخیص می دهند؟ در این آینه بود که دیدیم مدت ها است برعکس شده و قرار نیست هنرمندان پیشرو باشند بلکه براساس سلیقه مردم فیلم می سازند. در این آینه دیدیم این پرفروش بودن و غلبه بر سینمای جدی می تواند سیاست، نحوه حمایت، روند چرخه تولید و اکران و پخش مورد قبول مسوولان باشد.

[ دوشنبه 88/6/16 ] [ 1:10 عصر ] [ حسین ]
مسوولان برگزاری جشنواره‌ی بین‌المللی فیلم «هلسینکی»، عناوین هشت فیلم منتخب خود را برای دریافت جایزه‌ی «فینکینو» (Finnkino)، از این رویداد سینمایی اعلام کردند که فیلم «درباره‌ی الی» به کارگردانی«اصغر فرهادی» از سینمای ایران در میان این فهرست، قرار دارد.
 بیست‌ودومین دوره‌ی جشنواره‌ی بین‌المللی فیلم هلسینکی از 27 _ 17 سپتامبر (26 شهریور تا 5 مهر) در کشور فنلاند برپا خواهد بود.

بنابر اعلام پایگاه اطلاع‌رسانی این فستیوال، فیلم‌های «همه پیرامون ما» اثر «رایوسوک هاشی‌ گوچی» از ژاپن، «آمرکا» به کارگردانی «چرین دابیس» از کویت، «خط مرزی» اثر «لین چار لبویز» از کانادا،

«دوشیزه» به کارگردانی «سباستین سیلوا» از شیلی، «شمال» به کارگردانی «رونه دسنتار» از نروژ، «یکسال قبل در زمستان» اثر «کارولین لینک» از آلمان و «اجمی» اثر «اسکاندر کوپتی» از رژیم صهیونیستی دیگر نامزدهای دریافت این جایزه به شمار می‌روند.

از جمله میهمانان ویژه جشنواره‌ی فیلم «هلسینکی» می‌توان به «فرناندو اپستاین» تهیه کننده اروگوئه‌ای سینما، «آدام الیوت» کارگردان اسکاری سینما، «ملانی کومبز» تهیه‌کننده، «جک کیلمی» فیلمساز استونیایی اشاره کرد.

برگزیدگان این فستیوال در مراسم اعطای جوایز جشنواره‌ی فیلم «هلسینکی»، یکشنبه 27 سپتامبر (5 مهر) طی مراسمی معرفی می‌شوند و آثار منتخب علاوه بر برخورداری از یک قرار‌داد توزیع بین‌المللی؛ در طول زمستان 2009 در هلسینکی به اکران خواهند رسید.

[ دوشنبه 88/6/16 ] [ 1:8 عصر ] [ حسین ]

آنونس ویژه درباره الی ... ساخته شده با زیرنویس فرانسوی برای پخش در سینماهای فرانسه آماده شد. اکران درباره الی در فرانسه از روز گذشته آغاز شده است. این آنونس را می توانید از اینجا دانلو کنید...

 

درباره الی

 

الیالی
[ دوشنبه 88/6/9 ] [ 12:50 عصر ] [ حسین ]
          

.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

وبلاگ فیلم ، بازیگر ها جشن ها و اخبار داغ سینمای ایران
آرشیو مطالب
امکانات وب